شرایط تاسیس آکادمی موسیقی از نوع ایرانی
*ا
*
تاسیس یک آکادمی موسیقی از نوع ایرانی، پدیدهای است محیرالعقول، که هنرمندان جهان با همهی هنرشان، حتمن از نوع ایرانی آن سردرنمیآورند و اگر در جریان چنین داستان خندهداری قرار بگیرند، بیشک با چشمان گردشده، حیران باقی خواهند ماند!!ا
*
گویا یکی از شرایط تاسیس آکادمی موسیقی از نوع ایرانی، استفاده از پدیدهی «تقلید» است، یعنی کاری که پیش از این «تیویپرشیا» به سرپرستی «خشایار غیاثی»انجام داده بود را باید مورد تقلید قرار داد و ناگهان به فکر کشف استعدادهای نهفته افتاد و هیات داورانی جمعوجور کرد و حالا استعداد کشف نکن، کی بکن!!ا
*
آنگونه که شواهد نشان میدهد، آکادمی موسیقی از نوع ایرانی بدین معناست: کسیکه آکادمی به نام او نامگذاری شده، باید حتمن تاحد ممکن، بیسواد باشد، چه از نظر سواد تحصیلی، چه سواد موسیقی و چه سواد فرهنگی، یعنی اینکه باید بیرحمانه بیسواد باشد تا آکادمی، شکل مورد نظر را به خود بگیرد. از نظر سواد تحصیلی اگر مدرکِ یکی از پایههای دورهی ابتدایی را داشته باشد خیلی بهتر است، مثلن مدرک کلاس سوم یا چهارم ابتدایی. اما سواد باید حتمن در سطح دورهی ابتدایی باشد!!ا
*
از نظر سواد موسیقی، بهتر این است که اصلن سواد موسیقی نداشته باشد، تحصیلات آکادمیک موسیقی که هیچ، چون با مدرک چهارم ابتدایی بهیقین نمیتوان به سمت تحصیلات آکادمیک موسیقی دستدرازی کرد، پس تحصیلات آکادمیک به کنار، حتا سواد اولیهی موسیقی را هم نباید داشته باشد. البته میتواند در یک فیلم سینمایی، لخت و عور درکنار پسری جوان، ادای گیتار زدن را دربیاورد و عشقولانه بخواند و لاو بترکاند، اما اصلن لازم نیست که نواختن گیتار یا هر ساز دیگری را بلد باشد.ا
*
برای تاسیس یک آکادمی موسیقی، دو مثقال قِر و یک مثقالونیم عشوه و سه مثقال غمزه از واجبات است. دانستن نُت و تسلط بر متن ترانه و این قبیل مزخرفات هم اصلن لازم نیست. بههمراه قِر و غمزه، بهترین کار ممکن، تعریف کردن چند تا جوک دست دوم و سوم اینترنتی است، اگر شخص موردنظر، درحین اجرای کنسرت!! چند جوک بینمک و بانمک تعریف کند، بهترین شرایط را برای تاسیس یک آکادمی موسیقی داراست!!ا
*
برای تعریف کردن جوک، بهتر آن است از جوکهایی که پیش از این نیز تعریف کرده بود و در کارنامهی کنسرتیاش بهوفور موجود است، استفاده کند، مثلن جوکهایی از این دست: « سربازه داشت از رو کلاه سرشو میخاروند، بهش گفتند که چرا از رو کلاه سرتو میخارونی؟ گفت: تو وقتی ... میخاره، شلوارتو درمیاری میخارونی؟؟»ا
*
یعنی سابقهی تعریف کردن چنین جوکهای بانمکی!! در ملاءعام، بهترین سابقه برای تاسیس یک آکادمی موسیقی است که خُب، خیلی از هنرمندان ایرانی چنین شرایطی را ندارند و نمیتوانند مجوز تاسیس آکادمی موسیقی از تلویزیون«شما و ایشان» بگیرند!!ا
*
برای تاسیس یک آکادمی موسیقی، بهترین کار این است که هنرمند مربوطه، اصلن معنای«آکادمی» را هم نداند و زمانیکه دارد این مطلب را میخواند، ناگهان یادش بیفتد که بهتر است سری به فرهنگنامه بزند و معنای«آکادمی» را پیدا کند!! بههرشکل بیسواد ماندن درحد تحصیلات دورهی ابتدایی، چنین مشکلاتی را نیز حتمن بههمراه دارد.ا
*
اما وقتی هنرمند مربوطه، با نیشتر این مطلب، سری به فرهنگنامه بزند، متوجه میشود که اگر برای این پدیدهی مورد تقلید خود، به جای «آکادمی» از نام«سبزیفروشی» هم استفاده کند، در کلیت کار هیچ تغییری رُخ نخواهد داد: «سبزیفروشی موسیقی خاله رُبکا»!!!...ا
*
ادامهی این مطلب را در شمارهی 95 مجلهی اپیزود بخوانید:ا
*
*
*
سیزدهم شهریورماه 1389 خورشیدی
*
*