Wednesday, July 22, 2009

نامه‌ی سرگشاده


مخملباف کیست؟
×
نامه‌ی گروهی از تشکل‌های‌هنری، هنرمندان و زندانیان سابق به پارلمان‌اروپا
×
٭

سه‌شنبه بيست‌وسوم تير 1388 - چهاردهم ژوئيه 2009
٭
تریبون مجامع بین‌المللی را در اختیار لابی‌های جمهوری اسلامی نگذارید!ا
٭
رونوشت:ا
مطبوعات و رادیو تلویزیون‌ها و دیگر وسایل ارتباط جمعی
٭
همراه با امضاء و تائید يازده کانون فرهنگی-هنری و سیاسی، چهل‌وپنج شخصیت سیاسی و حقوق‌دان و سینما و تئاترسازان و دیگر هنرمندان در اروپا، امریکا و کانادا
٭
×
به پارلمان اتحادیه‌ی اروپا
با احترام
خانم‌ها وآقایان
٭
اخیرن آقای محسن مخملباف در یک سخنرانی در پارلمان اتحادیه‌ی اروپا کوشیده است که خود را نماینده‌ی مردم ایران جا بزند و در رابطه با مسائل مربوط به خیزش مردم ایران موضوع را واژگونه نشان دهد. او کوشیده است تا با دفاع از بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی، خیزش عظیم مردم ایران در دفاع از حقوق خود را که در سی سال گذشته به طور مستمر و سیستماتیک از جانب همه‌ی جناح‌های حکومتی جمهوری اسلامی پایمال شده است طور دیگری جلوه بدهد. ایشان کوشیده است تا با لاپوشانی جنایت‌های بخش معترض کنونی جناح حاکم، راه حل بحران کنونی جامعه‌ی ما را دفاع مردم از جناح مغلوب در انتخابات ریاست جمعهوری در ایران نشان دهد.ا
٭
ما بخشی از زندانیان سیاسی، فعالین فرهنگی، نویسنده‌گان و فیلم‌سازان تبعیدی که ناچار شده‌ایم در اثر فشارهای وارده‌ی جمهوری اسلامی سرزمین خود را ترک کنیم و به کشورهای دیگر پناه بیاوریم، خود در طول زمان اقامت‌مان در ایران بارها دچار شکنجه و آزار و بدرفتاری‌های بسیار قرارگرفته‌ایم و حتا از جانب کسی که اکنون خود ظاهرن مخالف بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی است، یعنی آقای محسن مخلباف مورد آزار و اذیت بسیار قرار گرفته‌ایم، بر آن شدیم تا با نگارش این نامه به شما، واقعیت وجودی محسن مخملباف و جناحی از جمهوری اسلامی را که وی از آن حمایت می‌کند برای شما و مردم اروپا روشن سازیم تا واقعیت پنهان نماند.ا
٭
آقای مخملباف کسی است که در آغاز استقرار رژیم جمهوری اسلامی، مامور ایجاد و سازماندهی سینمای اسلامی شد و در این راه به نابکاری‌های بسیاری دست زد. وی ضمن اخراج بسیاری از دست‌اندرکاران سینمای ایران از محیط کار و فعالیت خود و محروم ساختن آن‌ها از خلاقیت در عرصه‌ی فرهنگی، مامور دستگیری و آزار و اذیت کسانی شد که پیش از آن با وی در زندان زمان شاه زندانی بودند. ما مدارک بسیاری در این زمینه داریم که اگر شما مایل باشید می‌توانیم در اختیارتان قرار دهیم تا چهره و شخصیت آقای محسن مخملباف را بیش‌تر بشناسید.ا
٭
محسن مخملباف در گروه بلال حبشی، مسئول شکار نیروهای مخالف نظام جمهوری اسلامی به‌خصوص مخالفان چپ‌گرای رژیم بود و اگر اینان به چنگ‌اش گرفتار می‌آمدند دستگیرشان می‌کرد (۱) و تحویل لاجوردی، معروف به جلاد زندان اوین می‌داد (۲)، در زندان‌های جمهوری اسلامی محسن مخملباف خود بازجویی زندانیان را به‌عهده می‌گرفت، زندانیان زندان عادل‌آباد را به زور اسلحه‌ی حکومت علارغم میل‌شان در پروپاکاندا فیلمی به اسم بایکوت شرکت داد و در عنوان‌بندی فیلم، آن‌ها را زیر عنوان تواب و جاسوس رژیم معرفی کرد. این زندانیان علیه وی همان زمان شکایتی تنظیم وبه مجامع حقوق بشری ارسال کردند که با جو آن زمان و زیر سیطره‌ی خمینی واندیشه‌ی مسموم‌اش که در اوج قدرت بود هیچ‌گاه شکایت و فریاد در گلو خفته‌ی شاکیان انعکاس نیافت.ا
٭
در زندان‌های ج. ا خواندن کتاب‌های مخملباف برای زندانیان اجباری بود وهمین‌طور زندانیان باید به تماشای فیلم‌های مخملباف می‌رفتند وسرپیچی از این دستور، شکنجه وشلاق را به دنبال داشت، خود وی نيز کلاس تواب‌سازی در زندان دایر کرده بود. البته او بعد از سال‌ها خدمت مستقیم به بقای جمهوری اسلامی به خاطر قرارگرفتن در جناحی از حاکمیت که سهم‌اش توسط جناح حاکم نادیده گرفته می‌شد، چنین ادعا کرد که آزادی‌خواه شده است.ا
٭
اما این تصور واقعیت نداشت، بلکه او تنها ماسک تحول و ترقی را به چهره‌ی ارتجاعی خود گذاشت (٣) در این سال‌ها، هرگاه از او خواسته شد نسبت به جنایت‌های رژِیم موضع بگیرد این ادعا را مطرح می‌کرد که دیگر می‌خواهد فقط کار فرهنگی بکند اما هرگاه شرایطی پیش آمد که نظام جمهوری اسلامی در موقعیت متزلزل قرار گرفت، ماسک چهره‌ی هنری- فرهنگی را برداشت وبا ماسک سیاسی به میدان آمد. نمونه‌ی قابل ذکر هم را همین روزها شاهد هستیم. مخملباف با آن سابقه‌ی نابکارانه، می‌خواهد جمع عظیم ایرانیان رانده شده از ایران را در مسیری قرار دهد که بلکه رژیم اسلامی با تعویض برخی از مهره‌ها حفظ شود.ا
٭
اطلاعیه‌هایش را از طرف مردم ایران امضا می‌کند و ادعا می‌کند مردم شجاع ایران که جلوی رگبار گلوله‌ی پاسداران و قمه وچاقو و پنجه بوکس لباس شخصی‌ها - نیروی شبه نظامی نظام- ایستاده‌اند اورا نماینده‌ی خود می‌دانند، اما پیدا نیست کجا ودر چه شرایطی چنین نماینده‌گی برای ایشان صادر شده است؟ این توهین بزرگی است برای مردم ما که کلیت نظام را به بن بست کشانده‌اند. آیا او شایسته‌ی این هست که در پارلمان اروپا مردم ایران را نماینده‌گی کند و از این طریق در افکار عمومی توهم بیافریند؟
٭
او دقیقن بعد از روی خوشی که از اتحادیه‌ی اروپا دید اکنون گستاخ‌تر شده و حضورش رادر میان زخم خورده‌گان رژیم اسلامی برجسته‌تر کرده است. شما می‌دانید«الیا کازان» از برجسته‌گان سینمای کلاسیک است. اما همین کارگردان در تسویه‌های مک‌کارتی نقش داشت، به هنگامی که می‌خواستند یک اسکار ویژه به او بدهند، هزاران نفر در بیرون ساختمان کاخ جمع شدند وعلیه این اقدام آکادمی اسکار اعتراض کردند. لنی ریفنشتال هم یک کارگردان خلاق آلمانی بود که از اندیشه‌ی ناسیونال سوسیالیست‌ها حمایت می‌کرد. تعداد پرو پاکاندا فیلم‌های وی هم بیش‌تر از مخملباف نبود، اما تا آخرین روز عمر طولانی‌اش، ننگ همراهی با فاشیست‌ها از دامن او پاک نشد.ا
٭
اکنون چنین شخصی، یعنی محسن مخملباف، که سال‌ها در شکنجه و آزار مردم دست داشته است، خود را نماینده‌ی مردم ایران جلوه می‌دهد و می‌کوشد از طریق تریبون پارلمان اروپا در افکار عمومی مردم اروپا برای بخش دیگری از حاکمیت جنایت‌کار جمهوری اسلامی اعتبار بخرد و سبب حمایت بین‌المللی از آن شود.ا
٭
نماینده‌گان محترم پارلمان اروپا، شما می‌دانید که در ایران جمهوری اسلامی هرگز انتخابات معنی واقعی نداشته است و مردم ایران در سی سال گذشته از امکان انتخابات آزاد محروم بوده‌اند و این تنها دوره‌ای نیست که در انتخابات حتا بین جناح‌های حاکم تقلب می‌شود. در سی سال گذشته همواره نامزدهای ریاست جمهوری و نماینده‌گی مجلس قبل از انجام انتخابات از طرف مردم، از طرف ولی‌فقیه رد صلاحیت شده‌اند و مردم هرگز امکان نیافته‌اند که نماینده‌ای از خود را انتخاب کنند. افزون بر این، در این سی سال مردم در فقر و بیماری و آزار و شکنجه و سرکوب به سر برده اند و همه‌ی جناح‌های حکومتی در این نابکاری‌ها شرکت داشته‌اند.ا
٭
شما حتمن می‌دانید که کشتار زندانیان سیاسی در سالهای 1360 1367 که طی آن هزاران زندانیان سیاسی بدون امکان دفاع از خود در بیدادگاه‌های جمهوری اسلامی محکوم به مرگ شدند و جان باختند، در زمانی اتفاق افتاد که میرحسین موسوی نخست وزیر بود و طبعن به عنوان شخص درجه‌ی دوم حکومت از همه‌ی این جنایت‌ها آگاه بود و در آن دست داشت. اکنون محسن مخملباف بر آن شده است که در تضاد با یک بخش حاکم، و در دفاع از منافع خود و برای حفظ نظام جنایت‌کار جمهوری اسلامی، افکار عمومی را به نفع بخش دیگری از این جنایت‌کاران جلب کند و ادامه‌ی حیات مردم ایران را به فرض پیروزی این جناح، هم‌چنان دچار همان نابکاری‌های پیشین سازد.ا
٭
از این رو ما نیز از پارلمان اروپا درخواست می‌کنیم که به نام بخشی از مردم ایران که سال‌ها در زندان و شکنجه‌ی جمهوری اسلامی به سربرده‌ایم و از دست امثال محسن مخملباف شکنجه و آزار دیده‌ایم، امکان پیدا کنیم تا از طریق تریبون پارلمان اروپا، صدای مردم محروم ایران را به گوش مردم جهان برسانیم و در این شرایط دشوار که مبارزات صلح‌خواهانه‌ی مردم با درنده‌گی هرچه تمام توسط جمهوری اسلامی سرکوب می‌شود، در زمانی که مردم و جوانان کشور ما را شبانه از خانه‌ها و بیمارستان‌ها می‌دزدند و به زندان و شکنجه‌گاه‌ها می‌برند بتوانیم توجه مردم اروپا و جهان را نسبت به ستمی که بر مردم ایران می‌رود جلب کنیم و هم‌بسته‌گی بین‌المللی را در این رابطه خواستار شویم.ا
٭
با درودهای بسیار
کانون سینماگران ایران در تبعید
و
جمعی از زندانیان پیشین جمهوری اسلامیجمعی از هنرمندان و نويسنده‌گان و فیلم‌سازان تبعیدیفعالان سیاسی، هنرمندان وکانون‌های فرهنگی وهنری وسینمایی.ا
٭
زیر نویس
حشمت رِئیسی فعال سیاسی در مقاله ای با عنوان بای‌سیکل‌ران آکتور کمیته در نشریه‌ی نیم‌روز داستان دستگیریش را در میدان فردوسی و توسط مخملباف را شرح می دهد:ا
٭
در گرمای زودرس اوایل سال‌های 60 یکی از چهره‌های پر آوازه‌ی هنر ایران کُلت کالیبر ۴۵ امریکایی خود را پشت شقیقه مردی بلند قامت گذاشته بود....مادر سال‌خورده‌ی مرد، دست فرزند خود را گرفته بود و رها نمی‌کرد... مرد که عرق سردی روی شقیقه‌اش نشسته بود صورت خود را چرخاند تا چهره‌ی شکارچی انسان را ببیند... آیا می‌توان در خیابان‌ها به شکار انسان‌ها پرداخت و دگراندیشان را دستگیر و به مسلخ فرستاد و هم‌زمان به فعالیت‌های هنری و کارگردانی فیلم و تئاتر پرداخت؟
٭
اصل نامه‌ی مخملباف به لاجوردی در کتاب «راه‌ کن از قندهار می‌گذرد» تالیف بصیر نصیبی چاپ شده است.ا
٭
٣/البته آقای مخملباف وقتی ماجرای شرکت دیوید بلفیلد (حسن تنتانی) درفیلم «سفر قندهار» برملا شد ، ازعمل تروریستی برای رضای خدا دفاع کرد.ا
٭
منابع:ا
٭
کتاب «راه کن از قندهار می‌گذرد» تالیف بصیر نصیبی / در کتاب زندان ، تالیف ناصر مهاجر، جلد دوم ایجاد کلاس تواب سازی مخملباف در زندان شرح داده می‌شود، همین‌طور در کتاب سراب سینمای اسلامی (رضا علامه‌زاده) نامه‌ی شکایت زندانیانی که زِیر نام تواب درفیلم بایکوت شرکت داده شده بودند به سازمان ملل نقل شده است/ مینو همیلی فعال سیاسی هم شهادت می‌دهد که در زندان به خاطر خوداری از تماشای فیلم‌های مکتبی مخملباف شلاق خورده است. شاهدان دیگری هم هستند که خوش‌بختانه در قید حیات‌اند و در صورت لزوم شهادت خواهند داد.ا
٭
توضیحات ضروری:ا
٭
درحوزه‌ی هنری تبلیغات اسلامی محسن مخملباف ماموریت یافت تا معیارها و ضوابط هنراسلامی به ویژه برای سینما و تئاتر را مشخص کند، وی در کتاب یادداشت‌هایی درباره‌ی قصه‌نویسی ونمایش‌نامه‌نویسی که در سال1360 پشنهاد می‌کند:ا
٭
بهتر است که زنان در نمایش کمتری بازی داشته باشند ودر صورت لزوم با حجاب کامل‌تری بازی کنند و نمایش‌نامه‌نویس برای آن‌ها نقشی در صحنه ها یپیش‌بینی کند که اجتماعی است ورعایت حجاب طبیعی می‌نماید ؛ گذشته از این تماشاگران مرد نمی‌بایستی به همان راحتی که به بازی مردان توجه دارند به آن‌ها نیز توجه کنند. دیگر این که نقش زنان تا حد ممکن کوتاه باشد.ا
٭
سایت انتخاب که بیش‌تر متمایل است به باند هاشمی-خاتمی، فاش می‌کند:ا
×
این جناب در زمانی که در حوزه‌ی هنری کار می‌کرد، اگر جنبنده‌ای رابا چهره‌ی خلاف شرع مورد نظرش می‌دید با سر و کله به طرف‌اش هجوم می آورد.. او عمومن (بالاخص) با زنانی که حجاب کامل نداشتند رفتاری ناشایست داشت حتا بسیاری دیده و شنیده‌اند که مخملباف قیچی به دست موهاي بیرون آمده‌ی زن‌ها را می‌چید.ا
کانون‌های فرهنگی وهنری، سینما و تئاترسازان و دیگر هنرمندان به همراه شخصیت‌های سیاسی و حقوق‌دانان که از این نامه‌ی سرگشاده پشتیبانی کرده‌اند:ا
٭
ا1- كانون هاومراکز پشتیبان:ا
٭
کانون روزنامه‌نگاران و نویسنده‌گان برای آزادی. مرکز فیلم‌سازی و پژوهشی سینمای آزاد
Article Film Production.
٭
کانون فرهنگی پیوند. گروه تاتر تماشاخانه. کانون فرهنگی خیام. فن فیلم. کانون فرهنگی آینه. کانون فرهنگی آفتاب.ا
Verein f. Kultur u. Migration e.V
٭
گروه تئاتر ایران- مونیخ.ا
×
شخصیت‌های پشتیبان:ا
٭
حسین افصحی نویسنده، بازیگر، کارگردان تئاتر، آلمان / یوسف اکرمی فیلم‌ساز، کانادا / نسرین امیر‌صدقی ژورنالیست، آلمان / پویان انصاری گزارشگر، نویسنده، سوئد / همایون ایوانی زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی آلمان / پروانه بکا فعال سیاسی جنبش زنان، آلمان / نسرین به‌جو مسئول کانون فرهنگی پیوند، آلمان / نادر ثانی فعال سیاسی، فرهنگی، سوئد / ایرج جنتی‌عطایی ترانه‌سرا، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، انگلستان / کمال حسینی بازیگر، عکاس و فیلم‌بردار، آلمان / محمود خلیلی زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی، / مهرانگیز دابویی فیلم ساز، مستندساز آلمان / رضا دابویی فیلم‌بردار، عکاس، آلمان / آذر درخشان از سازمان هشت مارس ایران- افغانستان از فرانسه / علی دروازه‌غاری زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی، امریکا / حسین دریایی بازیگر، آلمان / بیژن رستگار از سازمان هشت مارس ایران-افغانستان از فرانسه / مینا زرین زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی، آلمان / میترا سرو رقصنده و طراح رقص، آلمان / سایه سعیدی سیرجانی حقوق دان، امریکا / پروانه سلطانی بازیگرو کارگردان تاتر، انگلستان / عباس سماکار سینماگر، سوئد / علی سیف گزارش‌گر سینمایی، ایرلند / بهروز سورن زندانی سیاسی سابق، اتریش / طاهره شمس از سازمان هشت مارس ایران-افغانستان از فرانسه / محمد شمس رهبر ارکستر و آهنگ‌ساز، فرانسه / فرامرز شیراوند روزنامه‌نگار، کانادا / داریوش شیروانی موسیقی‌دان، سینماگر، آلمان / پرویز صدیقی مترجم، سینماگر، آلمان / ی. صفایی شاعر و فعال سیاسی ، آلمان / شهلا صفایی فعال سیاسی ، آلمان / پروانه قاسمی روان‌شناس کودک، فعال سیاسی، کانادا / لیلا قبادی فیلم‌ساز، کانادا / فرخ قهرمانی زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی / سیروس کفایی شاعر، بازیگر وکارگردان تاتر/ جابر کلیبی پژوهشگرعلوم سیاسی و اقتصاد، فعال سیاسی، کانادا / مرتضا مجتهدی عکاس و فیلم‌بردار، آلمان / فرهاد مجدآبادی نویسنده وکارگردان تاتر و سینما، آلمان / عباس مغفوریان بازیگر و کارگردان تاتر، آلمان / مسلم منصوری فیلم‌ساز، امریکا / غزاله نصیبی وکیل و حقوق‌دان، همکار دانشگاه برمن بصیر نصیبی بنیان‌گذار جنبش سینمای آزاد در ایران/ فتحیه نقیب‌زاده دانشجو، فعال سیاسی، آلمان / سینا نیاکان افعال سیاسی، سوئد.
ر
٭
٭
سی‌ويكم تيرماه 1386 خورشيدی
×