Monday, November 9, 2009

سقوط تا بی‌نهایت

گوگوش‌جان! دل‌ام خیلی برات سوخت


گوگوش روز یک‌شنبه هفدهم آبان‌ماه، با پرداخت هزاردلار به تلویزیون تپش کمک کرد.ا
**
در این یک‌سال و نیم گذشته برای نخستین بار دل‌ام واقعن برای گوگوش سوخت. به این فکر می‌کنم که گوگوش چه‌قدر ضعیف شده و به چه حال و روزی افتاده که اعتبار پنجاه ساله‌ش‌اش به همین ارزانی فروخت. همه به یاد دارند که ایشان درمقابل دوربین دوازده تلویزیون با اشک و آه و با صدای بلند اعلام کردند که: «من بیست سال نخوندم، اگر بیست سال دیگه هم نخونم با این هیچ‌کسان کار نمی‌کنم. من اعتبار پنجاه ساله‌مو به این آقایون نمی‌فروشم.»ا
*
و امروز ایشان تا آن‌جا سقوط کرده‌اند که اعتبار پنجاه‌ساله‌شان را به هزاردلار فروختند. کمک هزاردلاری گوگوش به تلویزیون تپش، نشانه‌ی پوزش خواستن ایشان از آقای امیرقاسمی است و من مطمئن‌ام آقای امیرقاسمی آن‌قدر دریادل و باسخاوت هستند که این عذرخواهی رسمی وعلنی خانم گوگوش را بپذیرند.ا
*
آقای کوروش بی‌بی‌یان هم هنگام اعلام خبرمحموله‌ی هزاردلاری گوگوش، به صراحت گفت که آقای امیرقاسمی! امیدوارم که دیگر رفع کدورت شده باشد. در واقع آقای بی‌بی‌یان با این حرف، تایید کرد که خانم گوگوش با پرداخت این هزاردلار، به شکل رسمی عذرخواهی کرده است.ا
*
در این باب حرف‌های بسیار جالبی دارم که به تدریج خواهم گفت، اما اینک خواستم بگویم با این‌که گوگوش را دوست نمی‌دارم اما به‌راستی دل‌ام برای‌اش سوخت، باور کنید مایل نبودم ایشان را در این حال و روز اسفناک ببینم.ا
*
پیشنهادم به خانم گوگوش این است که خود را هرچه سریع‌تر به یک روان‌پزشک برساند، چون روان‌پریشی ایشان در رفتارهای اخیرش بسیار مشهود است. من شک ندارم که یک روان‌پزشک حاذق، به خوبی می‌تواند برای روحیه‌ی آشفته‌ی ایشان کمک موثری باشد.ا
*
پیشنهادم فقط از سر ِدل‌سوزی است، باور کنید دل‌ام خیلی برای گوگوش می‌سوزد، آخی! جونم!ا
*
*
هیجدهم آبان‌ماه 1388 خورشیدی
*
*