تصویر پارهی یک هنرمند با تَرَکهایی ژرف
*
*
خدای من! برخی افراد چهقدر کسلکننده هستند!! ذهنشان فقط یک دریچهی خیلی کوچک دارد که آن هم رو به بیهوشی باز میشود. بهواقع حیف از هوایی که این بینوایان تنفس میکنند، بهنظر میرسد که این روزها بخش کوچکی از هوا هم دارد هدر میرود.ا
*
امروز چند ایمیل دریافت کردم از چند دلقک خندهدار، با این سوژه که خطاب به من نوشته بودند که ما میدانیم که شما با یک نام جعلی، در فیسبوک یک صفحه باز کردهای و در آن صفحه از همه دعوت کردهای که کنسرتهای گوگوش را تحریم کنند و...!!!!ا
*
نخست اینکه سپاسگزارم که مرا صاحب چنین قدرتی میدانید که از ترس به لرزه افتادهاید و به تهدید پناهنده شدهاید. اما موضوع ایناست که ناچارم ناامیدتان کنم و بگویم من مدتهاست که با نام خودم و روی همین وبلاگ و نیز مجلهی اپیزود، نظراتام را دربارهی موجودی بهنام گوگوش نوشتهام، نه از گوگوش میترسم و نه از هیچکس دیگر که بخواهم با نام جعلی چیزی بنویسم. من هرچه را که میدانستم واقعیت است، با شهامت و با نام خودم نوشتم و باز هم خواهم نوشت. بنابراین به بینوایانی که بینوایانه ادعا میکنند من با نام جعلی، جایی صفحه باز کردهام، توصیه میکنم بهجای اینکه شب و روز به من فکر کنند، دنبال سرسوزنی هوش بگردند تا بیوقفه دچار کابوس نشوند.ا
*
اما به کسی یا کسانی که چنین صفحهای را باعنوان تحریم کنسرتهای گوگوش باز کردهاند نیز توصیه میکنم دست از زحمت بیهوده بردارند و به کار مهمتری بپردازند چرا که کنسرتهای گوگوش دو سال است که خود به خود تحریم شده است، بنابراین نیازی به چنین صفحهای نیست. مردم ما هنوز آنقدر هوش و ذکاوت دارند که پولشان را در کیسهی گشاد مفتخورهای باد به پرچم نریزند و به همین دلیل هم است که آخرین کنسرت گوگوش در دوبی، مانند کنسرت لندن و کنسرتهای دو سال اخیرش با کمبود شدید جمعیت روبهرو شد و در ایام نوروز که بهترین زمان برای برگزاری کنسرت آن هم در دوبی بود، فقط چیزی شبیه به دوهزارنفر در کنسرت گوگوش حاضر شدند و این یعنی تحریم کنسرت. مگر تحریم کردن شاخ و دُم دارد؟
*
البته شاید هم خود گوگوش به کسی سفارش کرده باشد که آن صفحه را باز کند که بخواهد از این طریق کنسرتهایش را مطرح کند، هیچ بعید نیست ایشان چنین کاری کرده باشد که بخواهد بر کنسرتهای کمجمعیتاش سرپوش بگذارد. بههرشکل مردم سادهدل شاید ندانند، اما خود ایشان از روی استیج، سالن کوچک و جمعیت اندک و صندلیهای خالی را خیلی خوب میبیند. ا
*
اما مطلب خندهدار بعدی: سایتی بهنام خدمت که خود را یک سایت تحلیلی خبری معرفی کرده و ذهنی اصولگرا نیز دارد، ضمن نوشتن یک گزارش خندهدار از کنسرت گوگوش در دوبی، نوشته بود که برگزارکنندهی این کنسرت شبکهی فارسیوان بود که وابسته به اسراییل است و اسراییل به گوگوش پنج میلیون دلار داده که این کنسرت را برگزار کند!!!!!! یعنی اینکه جلالخالق!!!ا
*
از سویی دیگر، شهرزاد عزیز هم متنی را از فیسبوک برای من ایمیل کرد که در آن نوشته شده بود که جمهوری اسلامی برای کنسرت دوبی به گوگوش پنج میلیون دلار پرداخته است!!!! یعنی اینکه باز هم جلالخالق!!!ا
*
هر انسان عاقلی میداند که گوگوش اصلن عددی نیست که اسراییل یا جمهوری اسلامی بخواهند برای اجرای کنسرتی با جمعیت دوهزار نفر، به او پنج میلیون دلار پرداخت کنند!! خُب که چه؟ مثلن با چنین کاری چه اتفاقی میافتد؟؟ گوگوش مگر چهکاره است؟ چه کسی به حرفاش اهمیت میدهد؟ چه کاری از دستاش برمیآید؟ چه کارنامهی درخشانی در خصوص فعالیتها و مسایل سیاسی دارد که اسراییل و جمهوری اسلامی تا این اندازه به کمکهای سیاسی او نیازمند شدهاند؟ حتا در یک گفتوگوی سادهی رسانهای هم تا میآید دو کلمه حرف سیاسی بزند، چنان خراباش میکند که صد سال وقت لازم دارد شاید که بتواند خرابی را اندکی آباد کند. پنج میلیون دلار دستمزد برای اجرای یک کنسرت دو هزار نفره؟؟ بهنظر شما خندهدار نیست؟؟؟ یعنی آدم از خنده رودهبُر میشود.ا
*
روز بعد از کنسرت گوگوش در دوبی، کنسرت ابی و شادمهر بود که برگزارکنندهی این کنسرت هم فارسیوان بود. چرا اسراییل به ابی و شادمهر پنجمیلیون دلار دستمزد نداد و فقط به گوگوش داد؟؟!!؟ لابد ابی و شادمهر گروه خونیشان سیاسی نیست!!ا
*
*
امروز چند ایمیل دریافت کردم از چند دلقک خندهدار، با این سوژه که خطاب به من نوشته بودند که ما میدانیم که شما با یک نام جعلی، در فیسبوک یک صفحه باز کردهای و در آن صفحه از همه دعوت کردهای که کنسرتهای گوگوش را تحریم کنند و...!!!!ا
*
نخست اینکه سپاسگزارم که مرا صاحب چنین قدرتی میدانید که از ترس به لرزه افتادهاید و به تهدید پناهنده شدهاید. اما موضوع ایناست که ناچارم ناامیدتان کنم و بگویم من مدتهاست که با نام خودم و روی همین وبلاگ و نیز مجلهی اپیزود، نظراتام را دربارهی موجودی بهنام گوگوش نوشتهام، نه از گوگوش میترسم و نه از هیچکس دیگر که بخواهم با نام جعلی چیزی بنویسم. من هرچه را که میدانستم واقعیت است، با شهامت و با نام خودم نوشتم و باز هم خواهم نوشت. بنابراین به بینوایانی که بینوایانه ادعا میکنند من با نام جعلی، جایی صفحه باز کردهام، توصیه میکنم بهجای اینکه شب و روز به من فکر کنند، دنبال سرسوزنی هوش بگردند تا بیوقفه دچار کابوس نشوند.ا
*
اما به کسی یا کسانی که چنین صفحهای را باعنوان تحریم کنسرتهای گوگوش باز کردهاند نیز توصیه میکنم دست از زحمت بیهوده بردارند و به کار مهمتری بپردازند چرا که کنسرتهای گوگوش دو سال است که خود به خود تحریم شده است، بنابراین نیازی به چنین صفحهای نیست. مردم ما هنوز آنقدر هوش و ذکاوت دارند که پولشان را در کیسهی گشاد مفتخورهای باد به پرچم نریزند و به همین دلیل هم است که آخرین کنسرت گوگوش در دوبی، مانند کنسرت لندن و کنسرتهای دو سال اخیرش با کمبود شدید جمعیت روبهرو شد و در ایام نوروز که بهترین زمان برای برگزاری کنسرت آن هم در دوبی بود، فقط چیزی شبیه به دوهزارنفر در کنسرت گوگوش حاضر شدند و این یعنی تحریم کنسرت. مگر تحریم کردن شاخ و دُم دارد؟
*
البته شاید هم خود گوگوش به کسی سفارش کرده باشد که آن صفحه را باز کند که بخواهد از این طریق کنسرتهایش را مطرح کند، هیچ بعید نیست ایشان چنین کاری کرده باشد که بخواهد بر کنسرتهای کمجمعیتاش سرپوش بگذارد. بههرشکل مردم سادهدل شاید ندانند، اما خود ایشان از روی استیج، سالن کوچک و جمعیت اندک و صندلیهای خالی را خیلی خوب میبیند. ا
*
اما مطلب خندهدار بعدی: سایتی بهنام خدمت که خود را یک سایت تحلیلی خبری معرفی کرده و ذهنی اصولگرا نیز دارد، ضمن نوشتن یک گزارش خندهدار از کنسرت گوگوش در دوبی، نوشته بود که برگزارکنندهی این کنسرت شبکهی فارسیوان بود که وابسته به اسراییل است و اسراییل به گوگوش پنج میلیون دلار داده که این کنسرت را برگزار کند!!!!!! یعنی اینکه جلالخالق!!!ا
*
از سویی دیگر، شهرزاد عزیز هم متنی را از فیسبوک برای من ایمیل کرد که در آن نوشته شده بود که جمهوری اسلامی برای کنسرت دوبی به گوگوش پنج میلیون دلار پرداخته است!!!! یعنی اینکه باز هم جلالخالق!!!ا
*
هر انسان عاقلی میداند که گوگوش اصلن عددی نیست که اسراییل یا جمهوری اسلامی بخواهند برای اجرای کنسرتی با جمعیت دوهزار نفر، به او پنج میلیون دلار پرداخت کنند!! خُب که چه؟ مثلن با چنین کاری چه اتفاقی میافتد؟؟ گوگوش مگر چهکاره است؟ چه کسی به حرفاش اهمیت میدهد؟ چه کاری از دستاش برمیآید؟ چه کارنامهی درخشانی در خصوص فعالیتها و مسایل سیاسی دارد که اسراییل و جمهوری اسلامی تا این اندازه به کمکهای سیاسی او نیازمند شدهاند؟ حتا در یک گفتوگوی سادهی رسانهای هم تا میآید دو کلمه حرف سیاسی بزند، چنان خراباش میکند که صد سال وقت لازم دارد شاید که بتواند خرابی را اندکی آباد کند. پنج میلیون دلار دستمزد برای اجرای یک کنسرت دو هزار نفره؟؟ بهنظر شما خندهدار نیست؟؟؟ یعنی آدم از خنده رودهبُر میشود.ا
*
روز بعد از کنسرت گوگوش در دوبی، کنسرت ابی و شادمهر بود که برگزارکنندهی این کنسرت هم فارسیوان بود. چرا اسراییل به ابی و شادمهر پنجمیلیون دلار دستمزد نداد و فقط به گوگوش داد؟؟!!؟ لابد ابی و شادمهر گروه خونیشان سیاسی نیست!!ا
*
حتمن متوجه هستید که این شایعات از کدام منابع سرچشمه میگیرد!ا
*
راستی خانم گوگوش! با شما هستم! بهواقع شادباش میگویم که برای اجرای یک کنسرت دوهزار نفره، پنج میلیون دلار دستمزد دریافت کردید و با این سواد سیاسی هولناکتان، هدفمندان سیاستزده را به مقاصد سیاسیشان نزدیک کردید!!! چه تصویرغمانگیزیست تصویر پارهی یک هنرمند با تَرَکهایی ژرف، فقط برای تبلیغ و خودنمایی بیهوده. ا
*
راستی خانم گوگوش! با شما هستم! بهواقع شادباش میگویم که برای اجرای یک کنسرت دوهزار نفره، پنج میلیون دلار دستمزد دریافت کردید و با این سواد سیاسی هولناکتان، هدفمندان سیاستزده را به مقاصد سیاسیشان نزدیک کردید!!! چه تصویرغمانگیزیست تصویر پارهی یک هنرمند با تَرَکهایی ژرف، فقط برای تبلیغ و خودنمایی بیهوده. ا
*
*
هجدهم فروردینماه 1389 خورشیدی
*