التماسنامه برای اجرای کنسرت مشترک
*
*
بهتازهگی از طرف یکی از دوستان ایمیلی دریافت کردم که حاوی دو کامنت از وبلاگ خانم گوگوش بود. نویسندهی هر دو کامنت یک نفر بود، کسی به نام محمد!!! وقتی کامنتها را خواندم، به نظرم رسید که ایشان کسی نیست جز محمد آتشین از کابل !!!ا
*
این شخص یعنی همان محمد آتشین از کابل، ابتدا خود را هوادار دوآتشهی«ابی» معرفی کرده، سپس التماسکُنان از گوگوش خواسته است که با ابی و داریوش کنسرت مشترک برگزار کند!! ... گمان میکنم محمد، نه تنها نمایندهی ابی بر روی زمین، بلکه وکیل تامالاختیار داریوش نیز هست و به همین جهت به خود این اجازه را داده که به گوگوش برای اجرای کنسرت با این دو هنرمند التماس کند!!!ا
*
اما آنچه روشن و واضح است اینکه هیچکدام از هواداران دو آتشه و یکآتشه و صفرآتشهی ابی و داریوش هرگز این اجازه را به خود نمیدهند که بیایند در وبلاگ گوگوش و به او التماس کنند که با هنرمندشان کنسرت مشترک داشته باشد. هواداران ابی و داریوش برای هنرمندشان بسیار ارزش و احترام قایل هستند و با این خواهش و التماسهای کودکانه، ارزش هنرمندشان را زیر سوال نمیبرند.ا
*
بنابراین شک نکنید محمد، هوادار دوآتشهی ابی نیست، بلکه همان محمد آتشین از کابل است!!...ا
*
داستان این است که خانم گوگوش بعد از کنسرتهای بسیار معمولی و کمجمعیتی که در این دو سال اجرا کرده و خود بهتر از هرکسی میداند که مجبور به پذیرش چهگونه کنسرتهایی شده است، حالا دوست میدارد که با داریوش و ابی کنسرت مشترک داشته باشد، شاید که با کمک آنها جمعیت قابل قبول به سالن کنسرت بکشاند. اما از طرفی هم، چون این بشر غرق غرور و کاملن خودشیفته است، دوست میدارد که ابی و داریوش از او خواهش کنند که کنسرت مشترک را بپذیرد، بنابراین کسی با نام محمد آتشین از کابل، قبول زحمت فرموده و نقش واسطه را ایفا میکند.ا
*
فقط فکر کنید محمد آتشین، این جمله را چند بار نوشته:ا
خواهش میکنم گوگوش عزیزبا ابی و داریوش کنسرت یا برنامه مشترک برگزار کن
*
آیا بهواقع هنرمندانی چون داریوش و ابی دوست میدارند که کسی با نام آنها به وبلاگ گوگوش برود و به ایشان التماس کند که بیا با داریوش و ابی کنسرت اجرا کن! اصلن چنین ماجرایی با عقل سلیم سازگاری دارد؟ مگر داریوش و ابی برای خود کم جایگاه دارند که کسی از طرف آنها برود علنن به گوگوش التماس کند؟...ا
*
این شخص یعنی همان محمد آتشین از کابل، ابتدا خود را هوادار دوآتشهی«ابی» معرفی کرده، سپس التماسکُنان از گوگوش خواسته است که با ابی و داریوش کنسرت مشترک برگزار کند!! ... گمان میکنم محمد، نه تنها نمایندهی ابی بر روی زمین، بلکه وکیل تامالاختیار داریوش نیز هست و به همین جهت به خود این اجازه را داده که به گوگوش برای اجرای کنسرت با این دو هنرمند التماس کند!!!ا
*
اما آنچه روشن و واضح است اینکه هیچکدام از هواداران دو آتشه و یکآتشه و صفرآتشهی ابی و داریوش هرگز این اجازه را به خود نمیدهند که بیایند در وبلاگ گوگوش و به او التماس کنند که با هنرمندشان کنسرت مشترک داشته باشد. هواداران ابی و داریوش برای هنرمندشان بسیار ارزش و احترام قایل هستند و با این خواهش و التماسهای کودکانه، ارزش هنرمندشان را زیر سوال نمیبرند.ا
*
بنابراین شک نکنید محمد، هوادار دوآتشهی ابی نیست، بلکه همان محمد آتشین از کابل است!!...ا
*
داستان این است که خانم گوگوش بعد از کنسرتهای بسیار معمولی و کمجمعیتی که در این دو سال اجرا کرده و خود بهتر از هرکسی میداند که مجبور به پذیرش چهگونه کنسرتهایی شده است، حالا دوست میدارد که با داریوش و ابی کنسرت مشترک داشته باشد، شاید که با کمک آنها جمعیت قابل قبول به سالن کنسرت بکشاند. اما از طرفی هم، چون این بشر غرق غرور و کاملن خودشیفته است، دوست میدارد که ابی و داریوش از او خواهش کنند که کنسرت مشترک را بپذیرد، بنابراین کسی با نام محمد آتشین از کابل، قبول زحمت فرموده و نقش واسطه را ایفا میکند.ا
*
فقط فکر کنید محمد آتشین، این جمله را چند بار نوشته:ا
خواهش میکنم گوگوش عزیزبا ابی و داریوش کنسرت یا برنامه مشترک برگزار کن
*
آیا بهواقع هنرمندانی چون داریوش و ابی دوست میدارند که کسی با نام آنها به وبلاگ گوگوش برود و به ایشان التماس کند که بیا با داریوش و ابی کنسرت اجرا کن! اصلن چنین ماجرایی با عقل سلیم سازگاری دارد؟ مگر داریوش و ابی برای خود کم جایگاه دارند که کسی از طرف آنها برود علنن به گوگوش التماس کند؟...ا
*
پیش از اینکه خانم گوگوش از روی کاناپهی بیستسالهاش بلند شود و به لسانجلس برود، داریوش و ابی در همهی دنیا کنسرتهای بسیار خوب برگزار کرده بودند، آنها هواداران و جایگاه ویژهی خودشان را دارند، چهگونه کسی با نام هوادار دوآتشه، جایگاه این هنرمندان را ندیده میگیرد و ندای خواهش و التماس سر میدهد؟ من شک ندارم هیچکدام از هواداران واقعی داریوش و ابی چنین کاری نمیکنند. بههر شکل من با بخشی از این هواداران در تماس هستم و از عقاید و آرایشان آگاهام.ا
*
و اینجا را ببینید که محمد چه نوشته:ا
و یا ابی چرا باید تنهایی در گریت وسترن فروم یا کانادا سنتر یا رویال آلبرت هال و استادیوم تنیس دبی و خیلی جاهای دیگه تنهایی کنسرت بگذاره؟؟؟؟ابی میگوید از گوگوش یک اشاره و از من به سر دویدنیا همیشه در کنسرتها و برنامه های تلویزیونی میگوید گوگوش بزرگترین آرتیست ایران و بهترین خواننده زن ایران و همیشه به گوگوش ارادت خود را نشان داده است
*
ببینید چه سندی از طرف ابی ارایه میدهند که ابی گفته: «از تو به یک اشاره، از من به سر دویدن»!! ابی چندین سال پیش برای همکارش احترام قایل شد و یک بار چنین جملهای گفت، اما سال گذشته در مصاحبه با صدای امریکا، وقتی از او سوال شد چرا با گوگوش کنسرت نداری؟ فقط گفت: «از خانم گوگوش بپرسید.» اگر قرار بر به سر دویدن دایمی ابی باشد، پس باید در صدای امریکا هم این جمله را تکرار میکرد، اما چنین کاری نکرد.ا
*
بهجز این، اگر آوازخوانی به همکارش احترام بگذارد و او را بزرگترین آرتیست ایران بنامد، یعنی اینکه دارد میگوید میخواهم با او کنسرت مشترک داشته باشم؟؟
*
و بعد بازهم نوشته:ا
گوگوش عزیز باز هم از شما میخواهم که حتما در سال جدید آلبوم مشترک یا کنسرتهای مشترک با ابی یا داریوش داشته باشید
*
البته واقعیت این است که کنسرت مشترک با داریوش و ابی، صددرصد به سود گوگوش است که محمد آتشین از کابل به خواهش و التماس افتاده است و البته شاید به نفع ابی هم باشد. اما بهنظر میرسد داریوش به این سادهگی زیر بار نخواهد رفت.ا
*
محمد آتشین از کابل ضمن نمایندهگی ابی و داریوش، گریزی هم به آلبوم حجم سبز زده و از آنجا یکراست به سمت مهرداد آسمانی رفته است!!! البته در جای جای ِکامنتهای وبلاگ خانم گوگوش، از ابتدا تا به اکنون، اسم مهرداد آسمانی را حتمن میبینید و شگفتانگیز است این جماعت چرا اینقدر به مهرداد فکر میکنند؟؟
*
مهرداد و گوگوش چند سالی همکاری هنری داشتند و دو سال است که این همکاری مانند سایر همکاریها به پایان رسیده. در همهی این دوسال، مهرداد در هیچ کجا، حتا یکبار هم اسم خانم گوگوش را نیاورده، اما خانم گوگوش و هواداراناش بیوقفه به یاد مهرداد هستند و در وبلاگ گوگوش، تا دلتان بخواهید میتوانید نام مهرداد آسمانی را ببینید.ا
*
محمد آتشین از کابل در بخشی از کامنت خود، موضوع ابلهانهای را عنوان کرده، او نوشته:ا
ولی من به عنوان طرفدار ابی بزرگ همچنان این ایراد و انتقاد را به گوگوش شاه ماهی هنر ایران عزیز دارم که چرا ایشان حاضر شدند خواننده ای را همراه خود به یک یا دو کنسرت بزرگ ببرند که بعد از قطع همکاری ایشان حتی نتوانستند یک کنسرت را تنهایی یا حتی در هیچ یک از کنسرتهای چند ده نفره هم نتوانستند شرکت کنندباز هم میگویم قصد من توهین به مهرداد آسمانی نیست زیرا که مهرداد آسمانی قبل از آن چند کنسرت مشترک با گوگوش هیچ کنسرت بزرگ که نه حتی یک کنسرت متوسط هم برگزار نکرده بود و سابقه ای در کنسرتهای خارج از کشور نداشته است
*
نخست اینکه تا به امروز هیچکدام از هواداران ابی، سایرهنرمندان را کوچک نکردهاند تا ابی را بزرگ کنند، چرا که حتمن میدانند بزرگی ابی، از کوچک کردن دیگران حاصل نمیشود. بنابراین کسی که هوادار ابی باشد، چنین نمیگوید. از سویی دیگر از کجا میدانند که ابی هم با چنین حرفهای غیرمنصفانهای موافق است؟؟
*
دوم اینکه در مورد کنسرتهای مهرداد پیش از همکاریاش با گوگوش، خودِ مهرداد باید بگوید که چند کنسرت در کجاها اجرا کرده، اما تا آنجایی که من پس از ظهور تلویزیونهای بیستوچهارساعته دیدهام، میدانم که آگهیهای متعددی از کنسرتهای متعدد مهرداد از تپش پخش میشد، آنزمان خانم گوگوشی نبود که مهرداد بهخاطرش به تپش پشت کند. به یاد دارم مهرداد به تنهایی در استرالیا کنسرت داشت که آگهیاش پخش میشد. تور مهرداد با سیاوش قمیشی در اروپا برگزار شده بود و چند کنسرت دیگر در شیکاگو و اسکاندیناوی و... ا
*
ایکاش مهرداد حرف بزند، کاش حرف بزند و در بین حرفهایش از سوابق کنسرتهایش نیز بگوید تا محمد آتشین از کابل، خیالاش از این بابت آسوده شود و شب و روز به کنسرتهای مهرداد فکر نکند!!ا
*
اما این را میدانم که مهرداد چرا پس از قطع همکاری با گوگوش کنسرتی نداشته. مهرداد در این مدت به فکر تهیهی یک آلبوم حرفهای و درجهی یک بوده است. همکاری مهرداد و ایرج جنتی عطایی، همکاری دو نسل است که بیشک نتیجهی بسیار خوبی خواهد داد. مهرداد یک هنرمند حرفهای است و هنرمندی که کارش را بلد است، بدون آلبوم تازه کنسرت نمیگذارد چرا که برای آلبومهای قبلیاش کنسرت اجرا کرده بود. آنان که چنین کاری میکنند و درسال ممکن است ده کنسرت هم اجرا کنند، کسانی هستند که درآمدشان از طریق کنسرت است، اما اجرای کنسرت، شغل مهرداد نیست، درآمدش از این راه نیست که مجبور باشد بدون آلبوم تازه، اجرای کنسرت را بپذیرد.ا
*
مهرداد تا به اکنون کنسرت هفت، هشت یا ده نفری اجرا نکرده و هرگز هم چنین کاری نمیکند. نیازی به این کار ندارد..ا
*
جای حیرت است که این جماعت چرا هر وقت اسم گوگوش را میآورند به یاد مهرداد میافتند؟ گوگوش کنسرت داد، مهرداد نداد، گوگوش آلبوم تازه منتشر کرد، مهرداد منتشر نکرد!!!... حقیقت این است که مهرداد، گوگوش نیست، مهرداد، مهرداد است و حتمن نوع عملکردش متفاوت با گوگوش است. مهرداد فقط آوازخوان نیست، مهرداد خالق اثر است، صاحب اثر است و صدالبته که مسیر هنریاش با مسیر گوگوش متفاوت است. کاش جماعت این موضوع را درک میکردند که وقتی دوران همکاری به پایان برسد، مسیرها هم متفاوت میشود.ا
*
اما توصیهی من به خانم گوگوش این است که: خانم گوگوش! حقیقت امروزت را بپذیر و با پایین کشیدن همکار سابقات که در این دو سال حتا نام شما را نیز نیاورده، برای خودت راه فرار درست نکن... البته خودت نیز شرایط اکنونات را بهخوبی میدانی که دست به دامن داریوش و ابی شدهای، اما کامران و هومن هم گزینهی بدی نیست!!ا
*
خانم گوگوش! من که گفتم آلبوم تازهتان بسیارعالیست و به همین شکل ادامه بدهید، اما اگر شما سرت را از وبلاگ ارزشمندت بیرون بیاوری، کاملن درمییابی که کجا ایستادهای. حتا اگر شده یک دریچهی کوچک در وبلاگات ایجاد کنی، اینکار را انجام بده و از آن دریچه، به منظرههای واقعی نگاه کن!ا
*
و اینجا را ببینید که محمد چه نوشته:ا
و یا ابی چرا باید تنهایی در گریت وسترن فروم یا کانادا سنتر یا رویال آلبرت هال و استادیوم تنیس دبی و خیلی جاهای دیگه تنهایی کنسرت بگذاره؟؟؟؟ابی میگوید از گوگوش یک اشاره و از من به سر دویدنیا همیشه در کنسرتها و برنامه های تلویزیونی میگوید گوگوش بزرگترین آرتیست ایران و بهترین خواننده زن ایران و همیشه به گوگوش ارادت خود را نشان داده است
*
ببینید چه سندی از طرف ابی ارایه میدهند که ابی گفته: «از تو به یک اشاره، از من به سر دویدن»!! ابی چندین سال پیش برای همکارش احترام قایل شد و یک بار چنین جملهای گفت، اما سال گذشته در مصاحبه با صدای امریکا، وقتی از او سوال شد چرا با گوگوش کنسرت نداری؟ فقط گفت: «از خانم گوگوش بپرسید.» اگر قرار بر به سر دویدن دایمی ابی باشد، پس باید در صدای امریکا هم این جمله را تکرار میکرد، اما چنین کاری نکرد.ا
*
بهجز این، اگر آوازخوانی به همکارش احترام بگذارد و او را بزرگترین آرتیست ایران بنامد، یعنی اینکه دارد میگوید میخواهم با او کنسرت مشترک داشته باشم؟؟
*
و بعد بازهم نوشته:ا
گوگوش عزیز باز هم از شما میخواهم که حتما در سال جدید آلبوم مشترک یا کنسرتهای مشترک با ابی یا داریوش داشته باشید
*
البته واقعیت این است که کنسرت مشترک با داریوش و ابی، صددرصد به سود گوگوش است که محمد آتشین از کابل به خواهش و التماس افتاده است و البته شاید به نفع ابی هم باشد. اما بهنظر میرسد داریوش به این سادهگی زیر بار نخواهد رفت.ا
*
محمد آتشین از کابل ضمن نمایندهگی ابی و داریوش، گریزی هم به آلبوم حجم سبز زده و از آنجا یکراست به سمت مهرداد آسمانی رفته است!!! البته در جای جای ِکامنتهای وبلاگ خانم گوگوش، از ابتدا تا به اکنون، اسم مهرداد آسمانی را حتمن میبینید و شگفتانگیز است این جماعت چرا اینقدر به مهرداد فکر میکنند؟؟
*
مهرداد و گوگوش چند سالی همکاری هنری داشتند و دو سال است که این همکاری مانند سایر همکاریها به پایان رسیده. در همهی این دوسال، مهرداد در هیچ کجا، حتا یکبار هم اسم خانم گوگوش را نیاورده، اما خانم گوگوش و هواداراناش بیوقفه به یاد مهرداد هستند و در وبلاگ گوگوش، تا دلتان بخواهید میتوانید نام مهرداد آسمانی را ببینید.ا
*
محمد آتشین از کابل در بخشی از کامنت خود، موضوع ابلهانهای را عنوان کرده، او نوشته:ا
ولی من به عنوان طرفدار ابی بزرگ همچنان این ایراد و انتقاد را به گوگوش شاه ماهی هنر ایران عزیز دارم که چرا ایشان حاضر شدند خواننده ای را همراه خود به یک یا دو کنسرت بزرگ ببرند که بعد از قطع همکاری ایشان حتی نتوانستند یک کنسرت را تنهایی یا حتی در هیچ یک از کنسرتهای چند ده نفره هم نتوانستند شرکت کنندباز هم میگویم قصد من توهین به مهرداد آسمانی نیست زیرا که مهرداد آسمانی قبل از آن چند کنسرت مشترک با گوگوش هیچ کنسرت بزرگ که نه حتی یک کنسرت متوسط هم برگزار نکرده بود و سابقه ای در کنسرتهای خارج از کشور نداشته است
*
نخست اینکه تا به امروز هیچکدام از هواداران ابی، سایرهنرمندان را کوچک نکردهاند تا ابی را بزرگ کنند، چرا که حتمن میدانند بزرگی ابی، از کوچک کردن دیگران حاصل نمیشود. بنابراین کسی که هوادار ابی باشد، چنین نمیگوید. از سویی دیگر از کجا میدانند که ابی هم با چنین حرفهای غیرمنصفانهای موافق است؟؟
*
دوم اینکه در مورد کنسرتهای مهرداد پیش از همکاریاش با گوگوش، خودِ مهرداد باید بگوید که چند کنسرت در کجاها اجرا کرده، اما تا آنجایی که من پس از ظهور تلویزیونهای بیستوچهارساعته دیدهام، میدانم که آگهیهای متعددی از کنسرتهای متعدد مهرداد از تپش پخش میشد، آنزمان خانم گوگوشی نبود که مهرداد بهخاطرش به تپش پشت کند. به یاد دارم مهرداد به تنهایی در استرالیا کنسرت داشت که آگهیاش پخش میشد. تور مهرداد با سیاوش قمیشی در اروپا برگزار شده بود و چند کنسرت دیگر در شیکاگو و اسکاندیناوی و... ا
*
ایکاش مهرداد حرف بزند، کاش حرف بزند و در بین حرفهایش از سوابق کنسرتهایش نیز بگوید تا محمد آتشین از کابل، خیالاش از این بابت آسوده شود و شب و روز به کنسرتهای مهرداد فکر نکند!!ا
*
اما این را میدانم که مهرداد چرا پس از قطع همکاری با گوگوش کنسرتی نداشته. مهرداد در این مدت به فکر تهیهی یک آلبوم حرفهای و درجهی یک بوده است. همکاری مهرداد و ایرج جنتی عطایی، همکاری دو نسل است که بیشک نتیجهی بسیار خوبی خواهد داد. مهرداد یک هنرمند حرفهای است و هنرمندی که کارش را بلد است، بدون آلبوم تازه کنسرت نمیگذارد چرا که برای آلبومهای قبلیاش کنسرت اجرا کرده بود. آنان که چنین کاری میکنند و درسال ممکن است ده کنسرت هم اجرا کنند، کسانی هستند که درآمدشان از طریق کنسرت است، اما اجرای کنسرت، شغل مهرداد نیست، درآمدش از این راه نیست که مجبور باشد بدون آلبوم تازه، اجرای کنسرت را بپذیرد.ا
*
مهرداد تا به اکنون کنسرت هفت، هشت یا ده نفری اجرا نکرده و هرگز هم چنین کاری نمیکند. نیازی به این کار ندارد..ا
*
جای حیرت است که این جماعت چرا هر وقت اسم گوگوش را میآورند به یاد مهرداد میافتند؟ گوگوش کنسرت داد، مهرداد نداد، گوگوش آلبوم تازه منتشر کرد، مهرداد منتشر نکرد!!!... حقیقت این است که مهرداد، گوگوش نیست، مهرداد، مهرداد است و حتمن نوع عملکردش متفاوت با گوگوش است. مهرداد فقط آوازخوان نیست، مهرداد خالق اثر است، صاحب اثر است و صدالبته که مسیر هنریاش با مسیر گوگوش متفاوت است. کاش جماعت این موضوع را درک میکردند که وقتی دوران همکاری به پایان برسد، مسیرها هم متفاوت میشود.ا
*
اما توصیهی من به خانم گوگوش این است که: خانم گوگوش! حقیقت امروزت را بپذیر و با پایین کشیدن همکار سابقات که در این دو سال حتا نام شما را نیز نیاورده، برای خودت راه فرار درست نکن... البته خودت نیز شرایط اکنونات را بهخوبی میدانی که دست به دامن داریوش و ابی شدهای، اما کامران و هومن هم گزینهی بدی نیست!!ا
*
خانم گوگوش! من که گفتم آلبوم تازهتان بسیارعالیست و به همین شکل ادامه بدهید، اما اگر شما سرت را از وبلاگ ارزشمندت بیرون بیاوری، کاملن درمییابی که کجا ایستادهای. حتا اگر شده یک دریچهی کوچک در وبلاگات ایجاد کنی، اینکار را انجام بده و از آن دریچه، به منظرههای واقعی نگاه کن!ا
*
*
هفتم فروردینماه 1389 خورشیدی
*