Friday, April 23, 2010

مهرداد آسمانی

گفت‌وگو با«مهرداد» در شبکه‌ی امیدایران
*
*
*
آقای منصورسپهربند اعلام کردند که پس از گذشتِ دو سال، گفت‌وگویی اختصاصی با مهرداد آسمانی خواهند داشت.ا
*
این گفت‌وگو، روز یک‌شنبه دوم ماه می 2010، ساعت چهار بعدازظهر به وقت لس‌انجلس، هم‌زمان با سه‌و‌سی‌دقیقه‌ی بامداد روز دوشنبه سیزدهم اریبهشت به وقت ایران، از شبکه‌ی تلویزیونی امیدایران پخش خواهد شد.ا
*
*
چهارم اردیبهشت‌ماه 1389 خورشیدی
*

Wednesday, April 21, 2010

یک آسمان ترانه

از آسمان
*
زلال‌ترین آواز می‌بارد
*
برای تشنه‌گی حنجره‌ی خاک
*
*
*
یکم اردیبهشت‌ماه 1389 خورشیدی
*

Saturday, April 17, 2010

دکترشفا

دکترشجاع‌الدین شفا درگذشت
*
*
دکترشجاع‌الدین شفا، پژوهشگر، ادیب و مترجم صاحب‌نام ایرانی، در سن نودودو ساله‌گی در پاریس درگذشت.ا
*
دکترشفا، به دلیل وضعیت نامناسب جسمی، چهارهفته در بیمارستان بستری بود، با این حال، وی با وخیم‌شدن شرایط جسمی‌اش، به خواست خود، از بیمارستان به منزل منتقل شده بود.ا
*
دکترشجاع‌الدین شفا در سال 1297 خورشیدی در شهر قم متولد شد و در رشته‌ی ادبیات در دانشگاه‌های تهران، بیروت و پاریس تحصیل کرد و موفق به کسب درجه‌ی دکترا گردید.ا
*
ا«کمدی الهی» دانته، آثاری از«گوته» و«آندره ژید» از ترجمه‌های وی به‌شمار می‌رود.ا
*
ا«تولدی دیگر»، «پس از هزاروچهارصد سال» و «حقوق بشر، قانون بیضه و بمب اتمی» از جمله تالیفات دکتر شفا است.ا
*
وی پیش از انقلاب در سال 1357، مسئولیت‌های علمی و فرهنگی مختلفی را برعهده داشت و از دانشگاه‌های رم، مسکو، اسپانیا و اتریش، دکترای افتخاری دریافت کرده بود.ا
*
معاون فرهنگی دربار، سفیر بین‌المللی ایران در امور فرهنگی، دبیرکل شورای فرهنگی سلطنتی و دبیر کل انجمن بین‌المللی ایران‌شناسان، از جمله سمت‌های وی پیش از انقلاب بود.ا
*
*******
*
درگذشت غم‌انگیز دکتر شجاع‌الدین شفا را به شهرزاد عزیز- دوست و همکار نازنین‌‌مان در مجله‌ی اپیزود- و خانواده‌ی گرامی‌اش صمیمانه تسلیت می‌گوییم. روح آن زنده‌یاد شاد و یاد و خاطره‌اش گرامی‌باد.ا
*
گروه نویسنده‌گان مجله‌ی اپیزود
*
*
بیست‌وهشتم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*
*
خبر: رادیو زمانه
*

Friday, April 16, 2010

Episode/85

شماره‌ی هشتادوپنج اپیزود منتشر شد
*
*
*
شماره‌ی هشتادوپنج مجله‌ی اپیزود
*
با مطالب خواندنی و عکس‌های دیدنی منتشر شد:ا
*
*
*
*
بیست‌وهفتم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Tuesday, April 13, 2010

یک ایمیل

شاه‌ماهی هنر بیچاره‌ی ایران
*
از آن‌جایی که«دلکده» مخاطبان بسیار زیادی دارد، من برای مطالب دلکده، تعداد زیادی ایمیل دریافت می‌کنم که بیش‌تر این ایمیل‌ها محبت‌آمیز و پُراز مهربانی است. تعداد اندکی نیز که مثل روز روشن است چند فن مشخص و متعصب خانم گوگوش هستند، ایمیل‌های‌شان سرشار از خشونت و ناسزاست، درست شکل خانه‌ای که در آن روز را به شب و شب را به روز رسانده‌اند، بی آن‌که بزرگ شده باشند، خانه‌هایی بی‌کتاب، پُِر از خشونت و بسیار زشت، درست مانند چهره‌ی زشت خودشان.ا
*
اما ازمیان ایمیل‌های محبت‌آمیز- که من ازهمه‌ی این عزیزان سپاس‌گزارم- دیروز ایمیلی گرفتم از یک همراه گرامی دلکده و اپیزود، باعنوان«شاه‌ماهی هنر بیچاره‌ی ایران» که مطلب جالبی را عنوان کرده بودند، این همراه گرامی، آقای بهروز از تورنتو هستند که ضمن سپاس از توجه و محبت ایشان، ایمیل بهروز عزیز را عینن در این‌جا می‌آورم:ا
*
با سلام خدمت خانم آنسه عزیز
کنسرت جدید خانوم گوگوش در تاریخ 17 آوریل 2010 نشان‌دهنده‌ی عجز و ناتوانی خانم گوگوش می‌باشد. قیمت بلیت‌های این کنسرت بدین شرح اعلام شده است: 35 دلار، 55 دلار، 75 دلار و چند بلیت هم محض خالی‌ نبودن عریضه به اسم وی‌ای پاعا که حتمن مجانی جهت دوستان و آشنایان گذاشته شده به قیمت 125 دلار کانادا ...ا
*
این درحالی‌ست که خانم حمیرا به اتفاق آقای پویا، چندی پیش در تورنتو برنامه داشتند و بلیت برنامه‌ی آن‌ها 155 و 200 دلار بود. به این می‌گویند غروب یک هنرمند.ا
*
فکر می‌کنم بهترین کار اینه که خانم گوگوش بازنشسته‌گی خودشو اعلام کنه. تازه، آلبوم اریجینال هجو سبز!! اوه ببخشید«حجم سبز» ایشون در کتاب‌فروشی پگاه تورنتو، به شکل اریجینال به قیمت نازل 4.99 دلار کانادا فروخته می‌شود....واقعن نمی‌دونم که دیگه این خانم شاه‌ماهی‌ چه‌گونه می‌خواهد ثابت کند که هنوز تافته‌ی جدا بافته هست!....بیچاره هنر ایران که ایشان شاه ماهی‌ آن هستند...ا
*
ضمنن مواردی که در مورد کنسرت گوگوش گفتم در مجلات چاپ تورنتو مثل مجله‌ی ایران‌جوان تورنتو و دیگر مجلات موجود است. باور کنید من شخصن با خانم گوگوش مشکلی‌ ندارم، اما ایشون واقعن دیگه شورش را در آورده‌اند و بایستی نقاب از چهره‌ی این شخص دغل‌کار و پُرمدعا پایین کشیده بشود. این وظیفه‌ی فرد فرد ما ایرانی‌های در تبعید هست.ا
*
موضوع دیگه‌ای که می‌خوام به شما بگم اینه که من هر کجا کامنتی و یا مطلبی مخالف با خانم گوگوش دیدم چه از طرف خودم و چه از طرف دیگران، متأسفانه افرادی چه به‌عمد و چه نادانسته می‌خواهند وانمود کنند که اسم خانم آنسه امیری پشت این مطالب پنهان شده است این دیگر مسخره‌ترین اتهام هست... انگار که خانم گوگوش به جز خانم آنسه امیری مخالفی دیگر ندارند؟؟!!!!!ا
*
با تشکر از شما و مجله‌ی شما
ارادتمند: بهروز- تورنتو
*
با سپاس از بهروز عزیز، در مورد قیمت‌های نازل بلیت‌های کنسرت گوگوش، در واقع دو سال است که نه‌تنها قیمت بلیت، که قیمت هنر ایشان هم به‌شدت تنزل کرده است. برای پُر کردن سالن کنسرت، قیمیت بلیت‌ها را تا توانسته‌اند پایین آورده‌اند، اما باز هم سالن‌های کوچک کنسرت‌های ایشان پُر نمی‌شود که نمی‌شود و هم‌چنان ایشان در سالن‌هایی با جمعیت بین دوهزار تا سه‌هزار نفر می‌خواند که خُب، خوشا به سعادت‌اش که تا این حد پایین آمده است.ا
*
اما باورکنید گوگوش هم چاره‌ای به‌جز پذیرفتن همین کنسرت‌های کوچک ندارد، مجبور است که بپذیرد که اگر نپذیرد، چرخ زنده‌گی‌اش لنگ می‌ماند. او که حرفه‌ و درآمد دیگری به‌جز اجرای کنسرت ندارد، با انتشار آلبوم هم که فقط پول از جیب‌اش می‌رود و بهره‌ای نصیب‌اش نمی‌گردد، بنابراین تنها راه درآمد برای ایشان، اجرای کنسرت است و بس. کنسرت‌های بزرگ را که خدایش بیامرزد، حتا خواب‌اش را هم نمی‌تواند ببیند، پس باید با همین کنسرت‌های کوچک و قیمت‌های نازل بسازد و دَم نزند که اگر این هم از دست‌اش برود، هزینه‌ی زنده‌گی‌اش را از کجا باید تامین کند؟
*
دقیقن به همین دلیل است که پشت‌هم کنسرت اجرا می‌کند، وگرنه اجرای دو کنسرت درست و حسابی با دست‌مزد خوب، برای یک‌سال‌اش کافی بود و نیازی نبود که در این سن و سال، به کشورهای دور و نزدیک پرواز کند و برای اجرای یک کنسرت کوچک، سختی سفر را تحمل کند.ا
*
در مورد آلبوم حجم‌سبز، من هم دقیقن می‌دانم که استقبالی از این آلبوم به‌عمل نیامده، اما باور کنید که از قیمت نازل آن خبر نداشتم، پس با این قیمت نازل، دچار عدم استقبال شده است؟؟... واویلا!!!ا
*
حالا چند هوادار بخت‌برگشته وقتی این مطلب را بخوانند، خودشان را در آینه کتک می‌زنند و با ارقام عجیب و غریب، خودکُشی‌کنان می‌خواهند ثابت کنند که همه‌ی مردم ایران عاشق این آلبوم شده‌اند و به‌خاطر آن خواب و خوراک ندارند و از شدت هیجان سر به بیابان گذاشته‌اند و حتا چندین نفر هم خود را به دار آویخته‌اند!!!... خُب، خوش به حال‌شان!!!! ا
*
در مورد این‌که هر کسی مخالف گوگوش می‌نویسد این جماعت چند نفره‌ی نابغه، اسم آنسه را می‌آورند، این موضوع تازه‌گی ندارد، درواقع به‌جز این هم حرفی برای گفتن ندارند، پس اجازه بدهید که حرف ابلهانه‌شان را بی‌وقفه تکرار کنند، شاید گره کوچکی از گره‌های روحی ریز و درشت‌شان باز شود. ا
*
دیروز در برنامه‌ی ارتباط آقای امیرقاسمی در تلویزیون تپش، خانمی زنگ زد و در مخالفت با گوگوش سخن گفت. حرف‌های بسیار منطقی و خوبی را عنوان کرد. ایشان ضمن انتقاد منطقی از گوگوش گفت: هنرمند فقط این نیست که میکروفن بردارد و روی صحنه بخواند، هنرمند باید دو ویژه‌گی اساسی داشته باشد، وطن‌فروش نباشد و مردم‌دار باشد و به مردم‌اش احترام بگذارد و خانم گوگوش هیچ‌یک از این دو ویژه‌گی را ندارد.ا
*
جای خوش‌حالی‌ست که گروه زیادی از مردم ما هوشیارند و هنرمند متعهد و غیرمتعهد را خیلی خوب از هم تشخیص می‌دهند. با سپاس از بهروز عزیز.ا
*
*
بیست‌وچهارم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Monday, April 12, 2010

جهان قشقایی

بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...ا
*
*
*
ا«- نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت.ا
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر.ا
دست از گمان بردار!ا
با مرگ نحس پنجه میفکن!ا
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...»ا
*
نازلی سخن نگفت،ا
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت...ا
*
ا«- نازلی! سخن بگو!ا
مرغ سکوت، جوجه‌ی مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته است!»ا
*
نازلی سخن نگفت،ا
چو خورشید
از تیره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت...ا
*
نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک‌دم در این ظلام درخشید و جست و رفت...ا
*
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود
گل داد و
مژده داد: «زمستان شکست!»ا
و
رفت...ا

*
ا«احمد شاملو»ا
*
**
بیست‌وسوم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Thursday, April 8, 2010

فارسی1

هدف ازایجاد شبکه‌ی فارسی1
*
*
از چندین سال پیش شرکت‌های وابسته به سپاه در دوبی مشغول به‌کار بوده‌اند، اما به دلیل شرایط اقتصادی وعدم مشارکت مردم در خرید آپارتمان‌های بیش‌تر و فرار سرمایه از دوبی و کلاه‌برداری‌های صورت گرفته توسط شرکت‌های مشاوراملاک مانند المرزوق، رابینسون و ... به‌نام‌های دیگر اما با حمایت سپاه، میلیون‌ها دلار خرج تبلیعات در شبکه‌های فارسی زبان لس‌انجلس نمودند و باعث نابودی بسیاری از سرمایه‌ها و زنده‌گی‌ها در دوبی شدند.ا

حال که با تصویب کنگره‌ی امریکا، بانک‌های دوبی موظف به بلوکه کردن حساب‌های شرکت‌ها و افراد سپاهی در دوبی شده‌اند، این امر باعث شد که شرکت‌های وابسته به سپاه، برای سرمایه‌گذاری به سمت کشورهایی مانند سنگاپور، مالزی، تایلند و مالدیو و یا میانمار بروند، اما این طرح تاکنون با استقبال چندانی روبه‌رو نشده است.ا
*
برای انتقال سرمایه‌ها از دوبی به آسیای جنوب شرقی، ازآن‌جایی که تعداد کمی از ایرانی‌ها در مورد شرایط شرق و جنوب شرقی آسیا اطلاعات دارند، سپاه با ایجاد شبکه‌ی تلویزیونی فارسی1، این‌بار سعی در تبلیغات برای بردن پول به کشورهای آسیای جنوب شرقی را کرده‌ که از امروز تبلیغ برای مالزی در این شبکه آغاز شده است.ا
*
برگرفته از وب‌سایت ایران‌آذر
*
*
نوزدهم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Tuesday, April 6, 2010

آتش ِ سوخته

تصویر پاره‌ی یک هنرمند با تَرَک‌هایی ژرف
*
*
خدای من! برخی افراد چه‌قدر کسل‌کننده هستند!! ذهن‌شان فقط یک دریچه‌ی خیلی کوچک دارد که آن هم رو به بی‌هوشی باز می‌شود. به‌واقع حیف از هوایی که این بینوایان تنفس می‌کنند، به‌نظر می‌رسد که این روزها بخش کوچکی از هوا هم دارد هدر می‌رود.ا
*
امروز چند ایمیل دریافت کردم از چند دلقک خنده‌دار، با این سوژه که خطاب به من نوشته بودند که ما می‌دانیم که شما با یک نام جعلی، در فیس‌بوک یک صفحه باز کرده‌ای و در آن صفحه از همه دعوت کرده‌ای که کنسرت‌های گوگوش را تحریم کنند و...!!!!ا
*
نخست این‌که سپاس‌گزارم که مرا صاحب چنین قدرتی می‌دانید که از ترس به لرزه افتاده‌اید و به تهدید پناهنده شده‌اید. اما موضوع این‌است که ناچارم ناامیدتان کنم و بگویم من مدت‌هاست که با نام خودم و روی همین وبلاگ و نیز مجله‌ی اپیزود، نظرات‌ام را درباره‌ی موجودی به‌نام گوگوش نوشته‌ام، نه از گوگوش می‌ترسم و نه از هیچ‌کس دیگر که بخواهم با نام جعلی چیزی بنویسم. من هرچه را که می‌دانستم واقعیت است، با شهامت و با نام خودم نوشتم و باز هم خواهم نوشت. بنابراین به بینوایانی که بینوایانه ادعا می‌کنند من با نام جعلی، جایی صفحه باز کرده‌ام، توصیه می‌کنم به‌جای این‌که شب و روز به من فکر کنند، دنبال سرسوزنی هوش بگردند تا بی‌وقفه دچار کابوس نشوند.ا
*
اما به کسی یا کسانی که چنین صفحه‌ای را باعنوان تحریم کنسرت‌های گوگوش باز کرده‌اند نیز توصیه می‌کنم دست از زحمت بیهوده بردارند و به کار مهم‌تری بپردازند چرا که کنسرت‌های گوگوش دو سال است که خود به خود تحریم شده است، بنابراین نیازی به چنین صفحه‌ای نیست. مردم ما هنوز آن‌قدر هوش و ذکاوت دارند که پول‌شان را در کیسه‌ی گشاد مفت‌خورهای باد به پرچم نریزند و به همین دلیل هم است که آخرین کنسرت گوگوش در دوبی، مانند کنسرت لندن و کنسرت‌های دو سال اخیرش با کمبود شدید جمعیت روبه‌رو شد و در ایام نوروز که بهترین زمان برای برگزاری کنسرت آن هم در دوبی بود، فقط چیزی شبیه به دوهزارنفر در کنسرت گوگوش حاضر شدند و این یعنی تحریم کنسرت. مگر تحریم کردن شاخ و دُم دارد؟
*
البته شاید هم خود گوگوش به کسی سفارش کرده باشد که آن صفحه را باز کند که بخواهد از این طریق کنسرت‌هایش را مطرح کند، هیچ بعید نیست ایشان چنین کاری کرده باشد که بخواهد بر کنسرت‌های کم‌جمعیت‌اش سرپوش بگذارد. به‌هرشکل مردم ساده‌دل شاید ندانند، اما خود ایشان از روی استیج، سالن کوچک و جمعیت اندک و صندلی‌های خالی را خیلی خوب می‌بیند. ا
*
اما مطلب خنده‌دار بعدی: سایتی به‌نام خدمت که خود را یک سایت تحلیلی خبری معرفی کرده و ذهنی اصول‌گرا نیز دارد، ضمن نوشتن یک گزارش خنده‌دار از کنسرت گوگوش در دوبی، نوشته بود که برگزارکننده‌ی این کنسرت شبکه‌ی فارسی‌وان بود که وابسته به اسراییل است و اسراییل به گوگوش پنج میلیون دلار داده که این کنسرت را برگزار کند!!!!!! یعنی این‌که جل‌الخالق!!!ا
*
از سویی دیگر، شهرزاد عزیز هم متنی را از فیس‌بوک برای من ایمیل کرد که در آن نوشته شده بود که جمهوری اسلامی برای کنسرت دوبی به گوگوش پنج میلیون دلار پرداخته است!!!! یعنی این‌که باز هم جل‌الخالق!!!ا
*
هر انسان عاقلی می‌داند که گوگوش اصلن عددی نیست که اسراییل یا جمهوری اسلامی بخواهند برای اجرای کنسرتی با جمعیت دوهزار نفر، به او پنج میلیون دلار پرداخت کنند!! خُب که چه؟ مثلن با چنین کاری چه اتفاقی می‌افتد؟؟ گوگوش مگر چه‌کاره است؟ چه کسی به حرف‌اش اهمیت می‌دهد؟ چه کاری از دست‌اش برمی‌آید؟ چه کارنامه‌ی درخشانی در خصوص فعالیت‌ها و مسایل سیاسی دارد که اسراییل و جمهوری اسلامی تا این اندازه به کمک‌های سیاسی او نیازمند شده‌اند؟ حتا در یک گفت‌وگوی ساده‌ی رسانه‌ای هم تا می‌آید دو کلمه حرف سیاسی بزند، چنان خراب‌اش می‌کند که صد سال وقت لازم دارد شاید که بتواند خرابی را اندکی آباد کند. پنج میلیون دلار دست‌مزد برای اجرای یک کنسرت دو هزار نفره؟؟ به‌نظر شما خنده‌دار نیست؟؟؟ یعنی آدم از خنده روده‌بُر می‌شود.ا
*
روز بعد از کنسرت گوگوش در دوبی، کنسرت ابی و شادمهر بود که برگزارکننده‌ی این کنسرت هم فارسی‌وان بود. چرا اسراییل به ابی و شادمهر پنج‌میلیون دلار دست‌مزد نداد و فقط به گوگوش داد؟؟!!؟ لابد ابی و شادمهر گروه خونی‌شان سیاسی نیست!!ا
*
حتمن متوجه‌ هستید که این شایعات از کدام منابع سرچشمه می‌گیرد!ا
*
راستی خانم گوگوش! با شما هستم! به‌واقع شادباش می‌گویم که برای اجرای یک کنسرت دوهزار نفره، پنج میلیون دلار دست‌مزد دریافت کردید و با این سواد سیاسی هولناک‌تان، هدف‌مندان سیاست‌زده را به مقاصد سیاسی‌شان نزدیک کردید!!! چه تصویرغم‌انگیزی‌ست تصویر پاره‌ی یک هنرمند با تَرَک‌هایی ژرف، فقط برای تبلیغ و خودنمایی بیهوده.
ا
*
*
هجدهم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Saturday, April 3, 2010

ترانه‌هامو پس بده

*
طرح: سیروس کردونی
*
*
*
چهاردهم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Friday, April 2, 2010

شوخی سیزده‌بدرانه

جغرافیای آقایان
*
*
حالا که از سیزده‌به‌در برگشتید و حتمن به همه‌گان خوش گذشته، بد نیست نگاهی هم به جغرافیای آقایان گرامی داشته باشید، همین‌جوری بیخودی، یعنی این‌که بی‌هیچ دلیلی:ا
*
ا*آقایان در سن چهارده تا هفده ساله‌گی مانند کشور کُره‌ی شمالی هستند:ا
قدرتی ندارند ولی ادعای قدرت و سرکشی می‌کنند.ا
*
ا*در سن هجده تا نورده ساله‌گى، مانند هندوستان هستند:ا
برای زندگی کردن چهار راه پیش روی خود می‌بینند. یا کنکور یا سربازی، به عبارت بهتر (آش‌خوری) یا بیش‌تر مواقع عاشق می‌شوند و تا صبح برای عشق‌شون شعر میگن و یا پایان زنده‌گی و مرگ.ا
*
ا*در سن بیست تا بیست‌وهفت ساله‌گى، مانند کانادا هستند:ا
بسیار خون‌گرم و مهربان، اوج جوانی، زیبا و دل‌ربا، برای هر دختری خیلی زود ویزای پذیرش صادر می‌کنند. در این دوران در تمام مدت از طرف جنس مخالف زیرنظر هستند و برای‌شان دام‌های زیادی گسترانده شده است.ا
**
ا*بین سن بیست‌وهفت تا سی‌ودو ساله‌گى، مانند ترکیه هستند:ا
بدین معنا که در دام گرفتار شده‌اند و فقط به حرف رییس بزرگ که همان خانم‌شان باشد گوش می‌دهند. پُر از عشق.ا
*
ا*در سن سی‌ودو تا چهل ساله‌گى، مانند ژاپن هستند:ا
کاملن کاری شده‌اند. آینده‌ی روشن را در فعالیت شبانه روزی می‌بینند.ا
*
ا*بین چهل تا پنجاه ساله‌گى، مانند روسیه هستند:ا
بسیار پهناور، آرام و بسیار قدرت‌مند در جامعه و به عنوان راهنما و حلال مشکلات.ا
*
ا*در سن پنجاه تا شصت‌وپنج ساله‌گى، مانند کشورهای تازه‌استقلال یافته‌ی شوروی سابق هستند:ا
با یک گذشته‌ی درخشان و بدون آینده.ا
*
ا*بعد از شصت‌وپنج ساله‌گى، شبیه عربستان هستند:ا
همه‌گان فقط به خاطر مال و ثروت به آن‌ها احترام می‌گذارند.
ا
*
*
اگر آقایان گرامی اعتراضی دارند، اعتراض‌شان وارد نیست...ا
چرا؟...ا
هیچی، همین‌جوری بیخودی. یعنی این‌که بی‌هیچ دلیلی.ا
*
اجازه بدید برای یک‌بارهم که شده ما هم بی‌دلیل حرف بزنیم ببینیم چه عطر و طعمی داره.ا
*
*
سیزدهم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*

Thursday, April 1, 2010

episode/N84

شماره‌ی هشتادوچهار مجله‌ی اپیزود منتشر شد
*
*
*
*
*
*