Wednesday, October 27, 2010

دوست‌تون دارم، عاشق‌تون هستم

ناکامی کنسرت گوگوش در عراق
*
*
آن‌چه در ادامه‌ی این مطلب می‌خوانید بخش‌هایی از گزارش ژيار گل از بی‌بی‌سی فارسی، درباره‌ی کنسرت گوگوش در اربیل عراق است. همان‌طور که می‌دانید عراق همان سرزمینی‌ست که وقتی خرمشهر از دست‌اش آزاد شد، خانم گوگوش به خیابان رفت و ضمن به‌راه انداختن اشک‌ریزان خیابانی، با صدای بلند الله‌اکبر گفت (البته بنابر گفته‌ی خودش)... و امروز همان عراق، محل برگزاری کنسرت ایشان شده است. ا
*
هنرمندان دیگری نیز در اربیل عراق کنسرت برگزار کرده‌اند، اما تفاوت آنان با گوگوش در این است که آنان در شب آزادی خرمشهر، بساط اشک‌ریزان و الله‌اکبرگویان و فریادکشان برپا نکرده بودند، اما گوگوش این کار را کرده بود و با افتخار هم اعلام کرد که من در شب آزادی خرمشهر، پس از چندین سال، برای نخستین بار صدای بلندم را به گوش مردم رساندم، من سرم را از شیشه‌ی اتومبیل بیرون بردم و فریاد زدم و الله‌اکبر گفتم!!!... خُب پس هزارت آفرین، صد بارک‌الله ... تبارک‌الله احسن الخالقین!!! چه‌قدر زیبا!! چه با احساس!!! ا
*
به هرشکل چون صدای الله‌اکبر گفتن‌های ایشان در شب آزادی خرمشهر از دست عراق ستمگر، خیلی بلند بود، قیمت بلیت‌های کنسرت ایشان هم به همان نسبت گران‌تر بود و صدالبته تعداد صندلی‌های خالی نیز خیلی بیش‌تر از کنسرت‌های قبلی... به‌طور کلی تعداد حاضرین در این کنسرت، فقط هفتصد نفر بودند... ا
*
البته این روند رو به جلو، پیشرفت چشمگیر شاه‌ماهی را نوید می‌دهد که از کنسرت‌های دوازده‌هزار نفره به هفتصد نفره رسیده و به‌تازه‌گی هم که در یک مجلس عروسی در لس‌انجلس برنامه اجرا کرده است... می‌دانید چه کسی را می‌گویم؟ همان کسی که اجرای کنسرت در سالن پنج‌هزار نفره را نمی‌پذیرفت و دور از شان می‌دانست، اینک کنسرتی باشکوه!! در سرزمین ستمگران و در برابر هفتصد نفر اجرا می‌کند و بدتر از آن در مجلس عروسی هم می‌خواند. ا
*
به یاد دارم زمانی که بانو گوگوش دو شب متوالی در سالن کداک‌تیاتر برنامه داشت، هواداران ایشان دست به قیام زده بودند و اعتراض پشت اعتراض که این چه وضعی است؟ اصلن کداک تیاتر در شان و منزلت ایشان نیست، اگر به همین ترتیب بگذرد به‌زودی از کاباره تهران دوبی سردرخواهد آورد!!! ... آن ایمیل‌ها را که حاوی این مطالب بود، من هنوز هم دارم...ا
*
اما امروز، اجرای کنسرت با حضور هفتصد نفر، اجرای برنامه در جشن عروسی و بی‌شک تا چندی دیگر هم به‌شیوه‌ی سخنرانی احمدی‌نژاد در سازمان ملل، ایشان هم در مقابل صندلی‌های خالی برنامه اجرا خواهد کرد...ا
*
این هم بخش‌هایی از گزارش ژیار گل از بی‌بی‌سی فارسی در باره‌ی کنسرت گوگوش در اربیل عراق: ا
*
ا... روز جمعه دهم سپتامبر خانم گوگوش از طریق فرودگاه بین‌المللی اربیل وارد کردستان شد. از روزهای قبل بسیاری از دوستداران موسیقی ایرانی در کردستان و آنانی که با مشکلات فراوان خود را به عراق رسانده بودند، از گرانی قیمت بلیت‌ها که بین صد تا سیصد دلار بود، شکایت داشتند. ا
*
در سالن فرودگاه می‌خواستم بدانم که خانم گوگوش از قیمت بالای بلیت‌ها خبر دارد یا نه؟ او دست‌بندی سبز به مچ دست‌اش بسته بود و با خبرنگاران محلی گفت‌وگو می‌کرد. خودم را معرفی کردم و از او چند سوال پرسیدم. وقتی به او گفتم چه پیامی برای مردمی که با وجود مشکلات موجود و حتا بعضی به‌صورت قاچاق، برای حضور در کنسرت‌اش به کردستان آمده‌اند، دارد، علی فیلی مدیر برنامه ‌ایش در اربیل، میکروفن مرا کنار زد و خانم گوگوش هم بدون هیچ عکس‌العملی سالن را ترک کرد. ا
*
دقایقی بعد آقای فیلی از داخل ماشین حامل خانم گوگوش به من زنگ زد و گفت: من نمی‌بایست سوال سیاسی می‌پرسیدم. علارغم قول قبلی، مصاحبه‌ی رو در رو با خانم گوگوش را لغو کردند و از من خواستند که از پخش این صحنه در فرودگاه خودداری کنم. البته این صحنه از تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی پخش شد...ا
*
شب کنسرت به دوربین بی‌بی‌سی اجازه‌ی حضور در سالن داده شد. اما زمانی که مدیر برنامه‌های خانم گوگوش در اربیل فهمید ما از بی‌بی‌سی فارسی هستیم نه انگلیسی، از فیلم‌برداری ما جلوگیری کرد. ا
*
تعدادی از ایرانیانی که به کردستان آمده بودند، به دلیل گرانی بلیت نتوانسته بودند وارد بشوند و صندلی‌های زیادی در محوطه‌ی باز کنسرت خالی ماند.ا
*
در ماه‌های پیش برنامه‌هایی برای ابی، معین، لیلا فروهر، شهرام و شهره صولتی در اربیل برگزار شده بود. این برنامه با استقبال وسیع مردم کردستان روبه‌رو شده بود. قیمت بلیت‌ها حدود سی‌وپنج دلار بود. عیسا میرگسوری مدیر برنامه کنسرت آقای معین گفت: حتا خیابان‌های اطرف محل برگزاری کنسرت‌های گذشته از مردم پر شده بود. اما برگزارکننده‌گان برنامه‌ی خانم گوگوش از جمله جمشید خیریه مقدم، بسته شدن مرز را دلیل ناکامی کنسرت دانست، درحالی‌که گرانی بلیت‌ها یکی از دلایل عمده‌ی خالی ماندن صندلی‌ها بود.ا
*
در هنگام اجرای برنامه، خانم گوگوش به حضار گفت: دوست‌تان دارم، یکی در جمعیت با لهجه‌ی اصفهانی داد زد اگر مرا دوست داری سیصد دلارم را پس بده.ا
*
در طول برنامه، خانم گوگوش هیچ اشاره‌ای به ایرانیانی که به خاطر او در لب مرز ایران و عراق گیر کرده بودند نکرد. یکی از طرفداران خانم گوگوش گفت او حداقل می‌توانست آهنگی را تقدیم کسانی که در پشت مرزها در صدوپنجاه کیلومتری محل کنسرت‌اش برای آزادی مبارزه می‌کنند بکند.ا
*
این بخشی از گزارش ژیار گل از بی‌بی‌سی فارسی بود. اصلن شگفت‌انگیز است که خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی، به چه دلیل از بانو گوگوش سوال سیاسی می‌پرسد؟؟!!! ... اصلن شما به عمرتان سوال از این سیاسی‌تر دیده‌ بودید؟: ا
چه پیامی دارید برای مردمی که با وجود مشکلات موجود و حتا بعضی به‌صورت قاچاق، برای حضور در کنسرت‌تان به کردستان آمده‌اند؟
*
اصلن به بانو گوگوش چه ربطی دارد که به مردم سرزمین‌اش و به‌ویژه آنان که قاچاقی به کنسرت‌اش آمده‌اند پیام بدهد؟!! این سیاسی‌بازی‌ها یعنی چه!!! چرا بانو را سیاسی‌زده می‌کنی بی‌بی‌سی جان؟؟!! ... مهم دست‌بند سبز است که طرف به دست و پای‌اش بسته، دیگر پیام دادن به مردم ایران چه معنی می‌دهد بی‌بی‌سی جان؟؟!!! این‌قدر با احساسات بانو بازی نکن جان‌ام، سوال سیاسی چرا می‌پرسی؟!!! ا
*
درواقع خانم گوگوش نه به ایرانیانی که به خاطر او در مرز ایران و عراق گیر کرده بودند، علاقه و توجه‌ای دارد و نه هیچ چیز دیگری برای‌اش مهم است، برای ایشان تنها چیزی که اهمیت دارد پول کنسرت است و مقادیر متنابهی دروغ‌های تکراری، دروغ‌هایی مانند دوست‌تون دارم! عاشق‌تون هستم!! ... ا
*
وای که بانو چه عادتی کرده به گفتن این دروغ‌های تکراری و نخ‌نما: دوست‌تون دارم!!! عاشق‌تون هستم!!! و به دلیل همین دوست داشتن و عاشق بودن، برای‌ام اصلن مهم نیست که قیمت بلیت‌ها گران است یا نیست، لب مرز گیر کرده‌اید یا نکرده‌اید، من برای هفتصد نفر می‌خوانم و پول‌ام را می‌گیرم و می‌روم پی کارم، زنده‌باد پول و گور بابای همه‌تون. ا
*
*
ششم آبان‌ماه 1389 خورشیدی
*
*